اعتماد و جهت...

ساخت وبلاگ
وقتی دو نفر به هم علاقه دارن و میخوان با هم زندگی کنن و پیوند زناشویی تشکیل بدن مشخصا باید همدیگه رو دوست داشته باشن و به هم عشق بورزن.امروزه ازدواجها کمی شکلشان تغییر کرده و حتی به گذشته بازگشته.دختر و پسر همدیگه رو دوست دارن و پسره بیکاره با دختر صحبت میکنه و ب این توافق میرسن ک این مساله رو با خانواده ها در اشتراک بذارن و به اونها بگن ک ما همدیگه رو دوست داریم.برخی خانواده ها پس از شنیدن این موضوع و خبر از علاقه ی اون دو به هم سریعا میگن بیاد پسره و دخترمون رو عقد کنه حتی اگه اون پسر سر کار نباشه.این هولی از کجا میاد و چرا انقدر هول؟بعد از عقد هم فشار رو چند برابر میکنن ک زودتر دختر ما رو ببر سر خونه و زندگیش.وقتی خدایی نکرده به مشکل برخوردن اون دو تهاجمات و حمله ها شروع مییشه به سمت پسر و دختر و این چیزا.اجازه رو به اونا نمیدن که یک مدت با هم نامزد باشن و پس از بهبود شرایط با هم ازدواج کنن,مگر نامزدی سند علاقه نیست و مگر عشق تاریخ دارد؟قطعا باید به هر دو نفر اعتماد کرد و خانواده ها در جریان کامل باشن ولی راه حل این بنظرم این نیست ک ب طرف بگن بیا دختر رو عقد کن شما شرایطی رو بذای هر دو مهیا کنید و اعتمادسازی کنید تا هر دو طرف عشقشون تعمیق پیدا کنه و بتونن وضعیت مالی مسکن و...رو مهیا کنن و بعد برن سر خونه و زندگیشون,همیشه ما اسونترین راه رو انتخاب میکنیم... اشعار و مطالب زیبا...
ما را در سایت اشعار و مطالب زیبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mobilitya بازدید : 155 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 23:13